چرا دور ۶ توافق ایران و عربستان به تعویق افتاد؟
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۹۰۰۵۲
کامران کرمی، کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با خبرنگار جهان آنا، در خصوص آخرین وضعیت مذاکرات تهران و ریاض پس از وقفهای که متعاقب پنج دور مذاکره میان دو طرف در بغداد شکلگرفته بود، اظهار کرد: آخرین دور مذاکرات ایران و عربستان اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ بود که در آن مقامات امنیتی دو کشور توافق کردند که دوره بعدی در سطح وزرای خارجه باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: این موضوع به این منزله بود که گفتگوها در سطح امنیتی پیشرفت داشته و در نتیجه لازم است که در سطح گفتگوهای دیپلماتیک دنبال و تکمیل شود.
کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به ناآرامی های اخیر ایران، بیان کرد: اتفاقی که در شهریور ماه افتاد این بود که رسانهی ایران اینترنشنال که یک رسانه وابسته به عربستان سعودی است از سوی مقامات ایران به عنوان جَودهی به ناآرامیها و اعتراضات در نظر گرفته شده و این موضوع باعث تغییر رویه و مجددا تنش و سوءتفاهم در رابطه دو جانبه شد.
کرمی افزود: به تعبیر تحلیلگران، یکی از دلایل به تعویق افتادن دوره ششم مذاکرات که از قبل وعده داده شده بود به زودی برگزار شود، فارغ از نقش آفرینی شبکه ایران اینترنشنال، به نظر میرسد که بعد از گفتگوی دوره پنجم در سطح مقامات امنیتی همچنان برخی از مسائل ایران و عربستان در سطح امنیتی بدون توافق مانده باشد.
وی بیان کرد: در مجموع این موضوع نشان میدهد که همچنان دو کشور نیاز به بحثهای جدیتری به خصوص در مورد مسائل و مواردی که به ظن تهران و ریاض باعث تنش روابط دو کشور شده حل و فصل شود.
کارشناس مسائل بین الملل افزود: این موضوع میتواند چشمانداز روابط را در مذاکرات دوره ششم تا حدی روشن کند.
کرمی تصریح کرد: بدون حل و فصل مسائل باقیمانده به نظر میرسد مذاکرات در سطح امنیتی باقی مانده و نمیشود خوشبین بود که با فرض برگزاری دوره ششم مذاکرات در سطح دیپلماتیک بتوان دستاورد قابل توجهی را برای بحث مذاکرات ایران و عربستان در نظر گرفت.
وی در مورد تاثیر رابطه نزدیک تهران و ریاض و کشورهای منطقه گفت: به دلیل ماهیت رابطه ایران و عربستان که رقابتی و معطوف به تنش است، منطقه غرب آسیا و به خصوص خلیج فارس از این تنش در طول سالهای گذشته کاملا متاثر شده و حتی کشورها مجبور به قرار گرفتن در یکی از این جبهههای نبرد شدهاند.
کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: تحولاتی منجر به انفجار نفتکشها در خلیج فارس شد یا بحث انفجارهای گستردهای که در آرامکو اتفاق افتاد، به طور کلی مسائلی که امروز در یمن، عراق، سوریه و لبنان مشاهده کردیم تا حدی متاثر از آن تنش و محیط رقابتی ایران و عربستان است.
کرمی اظهار کرد: طبیعتا اگر دو کشور به این جمعبندی برسند که بتوانند با همکاری تا حدی مدیریت تنش روابط خود را دنبال کنند قطعا سودش عاید کشورها و بازیگران منطقهای که تا حدی مجبور هستند در یکی از جبههها باشند، میشود.
وی تصریح کرد: هرگونه توافق به خصوص توافق امنیتی در سطح منطقه، یعنی یک توافقنامهای که در آن ایران و عربستان بپذیرند که کانونهای تنشی که بین خودشان در سطح منطقهای برقرار است با مدیریت تنش و حتی جلوه هایی از همکاری همراه باشد، طبیعتا منطقه نیز در شرایط خیلی بهتری برای دنبال کردن همکاری ها قرار خواهد گرفت.
کارشناس مسائل بینالملل افزود: همکاریهایی که در شرایط کنونی بسیار ضروری است، همکاریهای محیط زیستی یا بحث منابع آبی، همه اینها چالشهایی است که به نظر میرسد ایران و عربستان باید با رویکردی واقعبینانه و آیندهنگرانه به این موضوع نگاه کنند.
کرمی در پایان خاطر نشان کرد: چالشها اگر به سمت حل و فصل نرود حتی ممکن است دامن دیگر کشوهای منطقه را بگیرد.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: عربستان ایران کارشناس مسائل بین الملل ایران و عربستان دو کشور تا حدی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۹۰۰۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا چین میتواند؟
فرارو- یک کارشناس روابط بین المل می گوید: «از زاویه بین المللی، چین بهترین گزینه برای ورود به مذاکرات آتش بس محسوب میشود. شاید تا به امروز، این قطر و عمان بودند که به عنوان یکی از گزینههای بسیار مفید در مذاکرات میانجی گری، شناخته میشدند، اما حالا چین گزینه برتر است.»
چین و آمریکا تمایلی به ادامه درگیریهای خاورمیانه ندارندجلال ساداتیان به فرارو گفت: «با توجه به تجربهای که در مسئله عربستان از چین دیدیم و چین به لحاظ مراوداتی که با کشورهای منطقه پیدا کرده، در تلاش است که به سمت تنش زدایی، حرکت کند. این تنش زدایی، کاملا در راستای اهداف منطقهای چین است. چین در تلاش است که از آسیب رسیدن به به سرمایه گذاریها در جهت اجرای پروژههای خود پیشگیری کند. مناسبات ایالات متحده با چین در شرق آسیا و مسائل دو کشور درباره تایوان، هنگ گنگ، تبت و ... نیز مورد توجه سران چین است. چین مدت هاست تلاش میکند همه بازارهای منطقهای را از چنگ آمریکا خارج کند. طی ۲ تا ۳ دهه گذشته، چینیها موفق شده اند تکنولوژیهای لازم را از آمریکا ربوده و در این حوزه تبدیل به یک قدرت شوند. با توجه به این که هزینه تولید محصولات چینی نسبت به ایالات متحده ارزانتر تمام میشود، میبینیم که با استقبال گستردهای نیز مواجه میشود. درواقع رقابت چین و ایالات متحده کاملا به قوت خود باقیست، فراموش نکنیم که حدود ۲ سال پیش نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحده چگونه به تایوان رفت، آن هم در شرایطی که چینیها گفته بودند در صورت ورود آمریکاییها به تایوان واکنش نشان خواهند داد.»
وی افزود: «این پیشینه نشان میدهد چین هم اکنون علاقهای به برخورد با ایالات متحده را ندارد. برخوردی که ممکن است یک روز اتفاق بیفتد. اما زمان آن نامشخص است. در نتیجه ایالات متحده نیز از تنش استقبال نمیکند چرا که ترجیح میدهد در چند جبهه درگیری نداشته باشد. ایالات متحده در حال حاضر به اندازه کافی در اوکراین درگیر است و خاورمیانه برای آمریکا دردسر بزرگی است. به خاطر همه این دلایل است که ایالات متحده مایل است در سال انتخابات، بحرانها را مدیریت کند. افزون بر این ها، حزب دموکرات و دولت بایدن با یک بحران جدی رو به رو است و در نتیجه، از هر نوع مداخله چین که به کاهش تنش منتهی شود استقبال میکنند. ایالات متحده به نفوذ و خط مشی چین در منطقه آگاه است و کاملا تمایل دارد که از لابی چین در حل مناقشات به نفع خود بهره برداری کند.»
چین بهترین گزینه برای میانجیگری استدیپلمات پیشین ایران در انگلستان گفت: «چین با کشورهای عرب منطقه از عربستان تا اردن روابط بسیار دوستانهای دارد و داد و ستد تجاری انجام میدهد. میدانیم که عربستان در حوزه تکنولوژیهای زیرساختی خود با چینیها در حال همکاری است و مسیر یک کمربند یک جاده چین نیز کاملا کشورهای عرب را تحت تاثیر خود قرار میدهد. همانطور که اشاره کردم، چین، پیشتر نیز در تنش زدایی بین ایران و عربستان سربلند شد و عربستان حتی از یمن نیز تا حدودی عقب نشینی کرد. اگرچه روابط ایران و عربستان به شکل دفاکتو شکل گرفت، اما در همین حد نیز بسیار قابل توجه بود. میتوان اینگونه استنباط کرد که رایزنیهای چینیها با کشورهای عرب منطقه موثر واقع شود و مذاکرات آتش بس نیز به مرحلهای برسد که در ۷ ماه گذشته نرسیده است.»
وی افزود: «از زاویه بین المللی، چین بهترین گزینه برای ورود به مذاکرات آتش بس محسوب میشود. شاید تا به امروز، این قطر و عمان بودند که به عنوان یکی از گزینههای بسیار مفید در مذاکرات میانجی گری، شناخته میشدند، اما حالا چین گزینه برتر است. از طرف دیگر مصر نیز به علت مسئله رفح و احتمال کوچانده شدن فلسطینیان به صحرای سینا، اساسا به عنوان یکی از طرفین متضرر درگیری شناخته میشود، حتی اردن نیز که در خنثی سازی پهپادهای ایرانی همکاری کرد، اکنون در مذاکرات آتش بس چندان جایگاهی ندارد. از زاویه دید طرفین درگیر در جنگ غزه نیز میتوان گفت که حماس به علت ضربات انسانی و مادی که متحمل شده و کشتار بی رحمانه اسرائیل و نسل کشی اهالی غزه، چارهای ندارد به جز این که واقع بینانهتر به شرایط نگاه کند و گزینه میانجیگری چین، یک گزینه ایده آل برای تحقق آتش بس خواهد بود. متاسفانه در حوزه طرف مقابل یعنی اسرائیل، شرایط کمی پیچیدهتر است، نتانیاهو در ۷ ماه اخیر ثابت کرد افزون بر تندروی و بی رحمی، غیرقابل پیش بینی است. شاید روی کاغذ اکنون زمان مناسبی باشد که طرفین درگیری به یک آرامش برسند، اما این موضوعی نیست که نتانیاهو به راحتی بپذیرد.»
مدیر کل پیشین شرق آسیای وزارت خارجه گفت: «نتانیاهو شرایط عادی ندارد، از یک سو بی توجهی اسرائیل به رای دادگاه لاهه و نقض آشکار حقوق بشر از سوی وی حتی باعث شده متحدان غربی نتانیاهو از وی شکایت داشته باشند، از سوی دیگر، اعتراضات دانشجویان در ایالات متحده و دیگر نقاط جهان نسبت به اقدامات وحشیانه اسرائیل نیز جهت افکار عمومی را تا حد زیادی، علیه وی چرخانده است. حتی مقامهای آمریکایی نیز به خاطر همراهی با اسرائیل تحت فشار قرار دارند. تا پیش از حمله ایران به اسرائیل، آمریکاییها مدام میگفتند که ما پشت اسرائیل ایستاده ایم، اما بعد از آن که اسرائیل تصمیم به تلافی گرفت، اعلام کردند ما پشت حمله اسرائیل نخواهیم بود. علت نیز مشخص است و اگر ایالات متحده از یک حد مشخص بیشتر درگیر مناقشات منطقهای و به ویژه مناقشات ایران و اسرائیل شود، به شدت آسیب خواهد دید.»